مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما شماره جدید فصلنامه علمی- تخصصی مطالعات انتخابات را منتشر کرد.  چکیده مقالات منتشره در شماره 7 و 8  این فصلنامه  در ادامه آمده است:
مطالعه برندسازي شخصي سياسي و چگونگي مديريت آن  در انتخابات فريده افشاني* 
 چکيده
با گسترش و نفوذ مفاهيم جديد بازاريابي در تمام سطوح جامعه، ضرورت کاربرد آن نيز به امري انکارناپذير تبديل شده است. از جمله اين مفاهيم ميتوان به حضور برند در زندگي شهروندي همچون سفرهاي درون و بيرون شهري، خريد يا رسانههاي جمعي اشاره کرد. اين اثر روزافزون و نفوذ بيش از پيش افراد در دنياي اجتماعي بهتدريج زمينه را براي ايجاد مفهوم تازهاي به نام برند شخصي فرآهم آورد. در دنياي اجتماعي امروز، نفوذ شخصي افراد بيش از هميشه نقش مؤثر دارد. از ديدگاه محققان، برند شخصي چيزي فراتر از قدرت اثرگذاري در فروش و بازاريابي در محيطهاي رقابتي بوده و اثر آن در ارتباطات و خلق روابط مبتني بر همکاري و ايجاد تفکر مثبت حائز اهميت است. با توجه به اهميت ايجاد برند شخصي و اثرپذيري زندگي افراد از طريق آن، ميتوان نتيجه گرفت که نحوه انتخاب يک کانديدا يا حزب سياسي از سوي رأيدهندگان نيز مشابهتهايي با نحوه برگزيدن برندهاي تجاري دارد. از اين رو در اين مقاله سعي بر آن است تا با مروري بر ادبيات و مطالعات مربوط در زمينة برند شخصي سياسي، به معرفي مفهوم، ابعاد، منابع ايجاد، مديريت صحيح و ارزيابي آن پرداخته شود.
 
واژگان کليدي: برند شخصي، برند سياسي، برندسازي، مديريت برند سياسي.
*کارشناسي ارشد تبليغات و بازاريابي، دانشکده ارتباطات، دانشگاه صداوسيما،
 
مديريت روستايي مبتني بر فاوا1 با تأکيد بر انتخابات الکترونيک مظفر صادقي*،  هادي رحماني فضلي**
 
چکيده
اين واقعيتي انکارناپذير است كه فناوري اطلاعات، تمامي بخشهاي حيات انساني و توسعه و تحول جوامع را تحت تأثير خود قرار داده و شکل جديدي از زندگي اجتماعي را براي انسانها خلق نموده است. فناوري اطلاعات و انقلاب ديجيتالي، نيمه جديدي را به زندگي بشري افزوده كه از آن تحت عنوان «حيات مجازي» نام برده ميشود. مقاله حاضر با هدف بحث پيرامون مقوله مديريت روستايي مبتني بر فناوري اطلاعات و ارتباطات به بررسي مشارکت سياسي روستاييان در چارچوب «انتخابات الکترونيک» پرداخته است. نتايج اين مقاله نشان داد، همبستگي معنيداري بين متغيرهاي مورد بررسي و ميزان مشارکت سياسي روستاييان وجود دارد و در روستاهاي مختلف بنا به شرايط اجتماعي، اقتصادي و محيطي آنها، سهم و ميزان اهميت عوامل مؤثر در ميزان مشارکت سياسي روستاييان متفاوت است. همچنين بهواسطه اين مقاله روشن گرديد، برگزاري انتخابات الکترونيک بهعنوان نمودي از الگوي مديريت روستايي مبتني بر فناوري اطلاعات و ارتباطات ميتواند مزاياي زيادي از جمله؛ کمک به خروج روستاييان از انزواي سياسي، افزايش و تسهيل مشارکت سياسي در مناطق روستايي، توانمندسازي روستاييان براي مشارکت در تعيين سرنوشت خويش، کاهش هزينه مشارکت سياسي روستاييان و افزايش سرعت، دقت و امنيت فرآيند اخذ آرا را نصيب روستاييان و مناطق روستايي نمايد.
واژگان کليدي: انتخابات الکترونيک، توانمندسازي، فناوري اطلاعات و ارتباطات، مديريت روستايي، مشارکت سياسي.
 
1- فناوري اطلاعات و ارتباطات
* پژوهشگر دکتري جغرافيا و  برنامهريزي روستايي دانشگاه شهيد بهشتي،  **پژوهشگر دکتري اقتصاد دانشگاه شهيد بهشتي،  
 
شبکه تلويزيوني بيبيسي فارسي و  انتخابات 88 ايران اردشير زابليزاده*
 
چکيده
اين مقاله، در پي بررسي عملکرد تلويزيون بيبيسي فارسي در پوشش رويدادهاي قبل و اغتشاشات بعد از انتخابات رياستجمهوري دهم ايران است. پرداختن به اين موضوع از آن جهت اهميت دارد كه شناخت خطوط كلي، محتوا و اثر احتمالي تلويزيون بيبيسي فارسي- بهعنوان رسانهاي همسو با جريان مسلط رسانهاي غرب كه سعي دارد به مرجع خبري در ايران تبديل شود- براي نشان دادن عكسالعمل مناسب در مقابل آن لازم است. به اين منظور، يک هفته آماري از يک دورة دو ماهه (يک ماه قبل و يک ماه بعد از انتخابات) گزينش و تمام برنامههاي خبري و غيرخبري مرتبط با انتخابات ايران با استفاده از تحليل محتواي کمي تحليل شد.
نتايج تحقيق نشان ميدهد که تلويزيون بيبيسي فارسي بهطور محسوسي از تعداد کارشناسان خود براي اظهار نظر در زمينه انتخابات ايران کاسته و بر کارشناسان ميهمان افزوده است. همچنين تلويزيون بيبيسي فارسي استفاده از شهروند خبرنگاران را در دوره بعد از انتخابات بهطور بسيار جديتري دنبال کرده است. در حقيقت شبكه با توسل به اين روشها بدون آنکه با جبههگيري علني در مورد رويدادهاي ايران چهره خود را بهعنوان يک رسانه مدعي بيطرف خدشهدار کند، مواضع خود را با گزينش حرفهاي از اظهار نظرهاي مخاطبان، شهروند خبرنگاران و كارشناسان دعوت شده به برنامه بيان كرده است.
 
واژگان کليدي:  انتخابات رياستجمهوري دهم، بيبيسي فارسي، دروازهباني خبر، سوگيري، عينيت. 
* دکتراي علوم ارتباطات، هيئت علمي دانشگاه صداوسيما و مدير شبکه خبر،
بررسي نقش سرمايه اجتماعي بر رفتار انتخاباتي (مطالعه موردي قوم بلوچ و ترکمن) 
مختار نائيجي کياکلا *، رضا الهويرديزاده **، علي عنايتي شبکلائي ***
 
چکيده
رفتار انتخاباتي يکي از کنشهاي مهم سياسي مردم جامعه در فرآيند مشارکت سياسي ميباشد. تبيين رفتار انتخاباتي اقشار مختلف مردم همواره مورد نظر حوزههاي معرفتي علوم انساني از جمله جامعهشناسي سياسي، جغرافياي سياسي، روانشناسي، اقتصاد سياسي، حقوق، علوم ارتباطات، رسانه و ... بوده است. هر کدام از اين علوم با توجه به زمينه علمي خود گزارههاي نظري مربوط به اين رفتار سياسي جامعه را تبيين ميکنند. مقاله پيشرو با رويکردي جديد به بررسي نقش سرمايه اجتماعي بر رفتار انتخاباتي در دو قوم بلوچ و ترکمن ميپردازد. اين مطلب، به لحاظ هدف، بنيادي و از حيث ماهيت و روش، توصيفي- تحليلي ميباشد. متغير مستقل در اين تحقيق سرمايه اجتماعي و متغير وابسته رفتار انتخاباتي است. دستگاه نظري اين مقاله، بر الگوي انواع سرمايه اجتماعي استوار است. جامعه آماري تحقيق شامل تمامي افراد بالاي 18 سال در شهرستانهاي آققلا از قوم ترکمن و شهرستان خاش از قوم بلوچ است و حجم نمونه نيز 800 نفر ميباشد. گردآوري دادهها از طريق پرسشنامه و تحليل کمي دادهها به کمک نرمافزار Spss انجام يافته است. از تکنيک رگرسيون ساده، چندگانه و تحليل مسير و آزمون تي تست براي تحليل دادهها استفاده شده است. يافتهها نشاندهنده آن است که ضريب همبستگي متغير سرمايه اجتماعي با رفتار انتخاباتي برابر با 386/0 است. يکي از متغيرهايي که بر رفتار انتخاباتي اقوام تأثير ميگذارد، سرمايه اجتماعي در قالب دو بعد مهم اعتماد و پيوندهاي اجتماعي است. بر اساس اين يافتهها، توجه به سرمايه اجتماعي و متغيرهاي مربوط به آن در رفتار انتخاباتي و ساير رفتارهاي سياسي، بايد مورد توجه برنامهريزيهاي آتي قرار گيرد.
واژگان کليدي: انتخابات، رفتار انتخاباتي، سرمايه اجتماعي، مشارکت سياسي.
 
* کارشناس ارشد جامعهشناسي از دانشگاه تربيت مدرس و مدرس دانشگاه،  
** دانشجوي دکتري جغرافياي سياسي دانشگاه تربيت مدرس،
***  دانشجوي دکتري علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات تهران و پژوهشگر مرکز تحقيقات صداوسيما،
بررسي تأثيرات مناظرههاي تلويزيوني در انتخابات دهم و يازدهم رياستجمهوري (مطالعه موردي شهر تهران)زهرا سعيدي* 
چکيده
مقاله حاضر به بررسي تأثيرات مناظرات تلويزيوني در انتخابات دهم و يازدهم رياستجمهوري در شهر تهران ميپردازد. در دوره دهم تلويزيون براي اولين بار بعد از انقلاب به برگزاري مناظرههاي سياسي زنده ميان کانديداها مبادرت کرد که همين امر نقش مهمي در رفتار انتخاباتي مردم از جمله مشارکت سياسي و نيز اعتماد مخاطبان به رسانه ملي داشت. بنابراين محقق درصدد پاسخ به اين سؤال است که: «مناظرهها چه تأثيري بر رفتار انتخاباتي شهروندان تهراني داشته است.» چارچوب نظري مورد استفاده در اين تحقيق، رويکرد پشتيباني است. مبناي اين رويکرد مبتني بر تأثير محدود رسانهها ميباشد. بدين معنا که رسانهها در شکلگيري عقايد جديد نقشي ندارند، بلکه به تقويت عقايدي ميپردازند که از قبل شکل گرفته است. در واقع، اين نظريه بر اين باور است که رسانهها در کشاندن مردم به پاي صندوقهاي رأي مؤثرند، اما تأثيري بر تغيير الگوهاي انتخاباتي افراد ندارند. روش گردآوري دادهها در اين نوشتار، روش پيمايشي مبتني بر انجام پرسشنامه است. در پايان، اين نتايج حاصل گرديد که: مناظرهها در هر دو دوره بر افزايش مشارکت، تغيير الگوي سياسي و نيز اعتماد مخاطبان به رسانه ملي تأثير داشته است، اما نه به ميزان يکسان، بلکه در انتخابات يازدهم اين تأثيرات کمي بيشتر از انتخابات دهم بوده است. 
واژگان کليدي: اعتمادسازي، انتخابات رياستجمهوري، تغيير آرا، تلويزيون، مشارکت، مناظرات.
* کارشناس ارشد سياستگذاري عمومي
نوآوري رسانههاي مدرن در رقابتهاي انتخاباتي 1 کلودي کومانترجمه و تأليف:  بهنام رضاقليزاده*  
چکيده
طي سالهاي گذشته، ما شاهد ظهور الگوهايي عمومي از انواع مختلفي از نوآوريها در رقابتهاي انتخاباتي و نيز وجود ضرباهنگ رو به شتاب در انواع دموکراسيها بودهايم. اين الگو از ظواهر مختلفي برخوردار است و با شکلگيري عناصر گوناگون مرتبط با مفهوم رسانه (با تمرکز بر دموکراسي)، اشکال بومي را مورد پذيرش قرار ميدهد. تلويزيون، نقشي راهبردي در رقابتهاي انتخاباتي ايفا ميکند؛ چراکه اين رسانه منبع عظيمي از اخبار و سرگرمي است و اين قابليت را دارد تا کساني را که بهطور مستقيم علاقهاي به زندگي سياسي ندارند، هدايت نمايد و در مورد آنان برنامهريزي کند. اخبار تلويزيوني و برنامههاي انتخاباتي (شوها) که عموماً در موفقيت نامزدها و احزاب سياسي از جمله عناصر ضروري به شمار ميروند، از اهميت قابل ملاحظهاي برخوردارند. توسعه روشهاي ارتباطي، بهويژه تلويزيون، بيترديد به حوزهاي عمومي مبدل شده است.
واژگان کليدي: امريکاييسازي، تبليغات سياسي، رقابتهاي انتخاباتي، رسانههاي متمرکز بر دموکراسي، نوآوريهاي رسانهاي.
1-  اين مقاله ترجمهاي است از:
 Modern media innovation in electoral campaigns. Revista de cercetare si interventie sociala, vol. 31, pp. 45-53
*  پژوهشگر صداوسيما و مدرس دانشگاه آزاد اسلامي،
بهکارگيري و استفاده از رسانههاي ديجيتال در مبارزات انتخاباتي: استراليا، کانادا و نيوزيلند1پيترچن/  نويد عراقينژاد*
مقدمه مترجم
اين مقاله به بررسي نقش رسانههاي ديجيتال در سه مبارزه ملي انتخاباتي اخير در کشورهاي استراليا (2007)، کانادا و نيوزيلند (2008)3 ميپردازد و با بررسي روند بهکارگيري فناوري و استفاده راهبردي احزاب و افراد نامزد از آن، شباهتها و تفاوتهاي استفاده از شيوههاي رو به تکامل مبارزات انتخاباتي را مورد کاوش قرار ميدهد. برخلاف ادبيات رايج در خصوص متغيرهاي تأثيرگذار بر بهکارگيري فناوري، توجه ويژهاي نيز به استفاده از کانالهاي ارتباطي بهعنوان ابزاري براي هدف قرار دادن مخاطبان خاص، بهکارگيري فناوريهاي متنوع بهمنظور حصول اطمينان از بُرد وسيع (انبوه) و هماهنگي پيامها در ميان برنامههاي انتخاباتي مختلف شده است. مقصود از اين مقاله تحليلي، شناسايي عوامل ساختاري، سازماني، فنشناسانه و فرهنگي تعيينکننده در روشهاي مختلف بهکارگيري و استفاده از اين فناوري است.
1-  اين مقاله ترجمهاي است از: 
 Adoption and use of digital media in election
campaigns: Australia, Canada and New Zealand, Public Communication Review, Vol. 1, 2010.
* کارشناس ارشد آموزش زبان انگليسي
توييت کردن در طول مناظرههاي رياستجمهوري؛ و اثر آن بر نگرشها نسبت به مناظره و ارزيابي نامزد رياستجمهوري 1جِي. بريان هوستون، جاشوآ هاتورن، مَتيو ال. اسپايلک، مالي گرين وود، مايکل اس. مک کِني2مترجم: احمدرضا چوپانيان*
چکيده
پژوهش حاضر تأثير توييت کردن همزمان (زنده) با تماشاي مناظره رياستجمهوري را در طي انتخابات سال 2012 امريکا مورد بررسي قرار داده است. ارزيابي از نامزدهاي رياستجمهوري يا معاون اول رئيسجمهور و طرز برخورد با مناظرههاي انتخاباتي، با بررسي گروهي از شرکتکنندگان که در حين تماشاي مناظره از تلويزيون، همزمان توييت کرده يا نکردهاند، مورد مطالعه قرار گرفته است. يافتهها بيانگر اين امر است که گرايشهاي مساعدتر به باراک اوباما و همچنين توجه و درک بيشتر از اهميت مناظرهها به آن دسته از رأيدهندگاني مربوط است که در حين تماشاي مناظره، همزمان توييت ميکردهاند. توييت همزمان با تماشاي مناظره، به لذت بردن از تماشاي منازعات مربوط نميشود. بهطور کل، نتايج حاصل از مطالعه حاضر بيانگر اين مسئله نيز هست که توييت کردن درباره رويدادهاي سياسي همزمان با پخش تلويزيوني آنها، در مقايسه با صرف تماشاي يک مناظره در تلويزيون بدون توييت کردن، ميتواند داراي تأثير متفاوتي بر مخاطب باشد. به نظر ميرسد اين دسته از توييتها، فعاليتي است که از درگيري با موضوع ناشي ميشود و بيترديد نوعي پردازش متفکرانه در خصوص محتواي مناظره است، نه دليلي بر خوشگذراني و گذران وقت.
واژگان کليدي: تماشاي دستهجمعي، توييتر، رسانههاي اجتماعي، سياست، مناظره رياستجمهوري.
-1  اين مقاله ترجمهاي است از:
TWEETING DURING PRESIDENTIAL DEBATES: EFFECT ON CANDIDATE EVALUATIONS AND
DEBATE ATTITUDE
2- J. Brian Houston, Joshua Hawthorne, Matthew L. Spialek, Molly Green wood, and Mitchell S. McKinney
* کارشناس ارشد ارتباطات و روزنامهنگاري،  
مشارکت مسلمانان اروپايي در  انتخابات و فرآيندهاي سياسي تهيه و تنظيم:کاوه حسينزاده راد
چکيده
جمعيت قابل توجهي از مسلمانان چندين نسل است که در غرب زندگي ميکنند و با گذشت سالها اقامت در آنجا ديگر نميتوان آنها را مهاجراني موقتي دانست. اما برخي سياستمداران و بيگانههراساني که در کارزارهاي انتخاباتي بهصورت مشهودي فعالاند، با جلوه دادن اسلام بهعنوان مشکل، سعي در جلب تودههاي مردم دارند. شکست سياستهاي اروپايي در همآميزي مسلمانان با جامعه اروپايي که با فقدان مشارکت سياسي مسلمانان در امور اروپايي ارتباط دارد، منجر به تبعيضات فراواني عليه مسلمانان شده است. يکي از راههاي پيشروي مسلمانان غربي براي جلوگيري از منزوي شدن (گتويي شدن) مشارکت در انتخابات و  امور سياسي است که مانند تمامي راهحلها نيازمند اراده دو طرف و عمل متقابل است؛ يعني از سويي مسلمانان خود بايد به اين باور برسند که در امور قاره خويش مشارکت کنند و از سوي ديگر دولتها و سياستگذاران اروپايي نيز بايد بکوشند تا با ايجاد شرايط عادلانه و فرصتهاي برابر، مسلمانان را به مشارکت در امور سياسي و اجتماعي ترغيب کنند. يکي از راههاي مهم تبديل شدن به شهروند فعال، حضور آگاهانه و مقتدرانه در انتخابات است.
واژگان کليدي: انتخابات، دارالدعوه، دارالحرب، دارالاسلام، گتويي شدن، مشارکت سياسي، مسلمان اروپايي.
* دانشآموخته دکتراي علوم سياسي از دانشگاه تهران،